جوانان احمد الحسن

کلاس متشابهات | کلاس متشابهات

اهدای کتاب به محمد (ص) و آل او (ع)، شکایت از طاغوت آخرالزمان و علمای بی عمل، درد دلهای مظلومترین پسر و پدر دنیا (ابتاه...)

اهدای کتاب به محمد (ص) و آل او (ع)، شکایت از طاغوت آخرالزمان و علمای بی عمل، درد دلهای مظلومترین پس...


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


تقدیم
به ابتدا و انتها، الف و یا
به ختم کننده‌ی آنچه گذشت و به گشاینده‌ی آنچه در پیشِ رو است.
به محمد بن عبد الله (ص) که این ابیات تمثیلی از او است:

این است آمنه، بنت وهب
روی آورده در حالی که حامل لاهوت ابدی است
با فروتنی بر آن که سجده شد، سجده گزارید
که همه‌ی فرمان‌روایان بر او به سجده درافتادند
آن هنگام که نورش در آدم تجلّی یافت.(1)

به پدر امامان، خلیل نبوّت و اختصاص یافته به برادری
به آقا و سرور دین و ایمان و کلمه‌ی رحمان
به میزان اعمال، دگرگون‌کننده‌ی احوال، شمشیر ذوالجلال و نوشاننده‌ی سلسبیل گوارا
به اصلاح‌گر مؤمنان، وارث علم پیامبران و حاکم روز دین
به درخت تقوا، و شنوای سِرّ و نجوا
به حجّت بالغه‌ی خداوند، و نعمت تامّ او، و کیفر کوبنده‌اش
به صراط آشکار، ستاره‌ی درخشان و امام نیک سیرت، علی بن ابی طالب (ع)

به سرّ پنهانِ ذخیره شده
به دروازه‌ی توحید، فاطمه، دخت محمد (ع)
به کرانه‌های صراط مستقیم، حسن و حسین (ع)
به قرآن ناطق، کتاب روشن و امامان فرستاده شده‌ی تکذیب شده‌ی ستم شده از آل طه و یس....
علی بن الحسین و محمد بن علی (ع)
و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر (ع)
و علی بن موسی و محمد بن علی (ع)
و علی بن محمد و حسن بن علی (ع)
به بقیه الله در زمین.... پدرم و نور چشمم، امام مهدی (ع)
که جانم فدایت باد....

پدرم! در برابر دشمنان، یاورانم اندک‌اند.
پدرم! این سامری و گوساله‌اش بندگی می‌شوند و مردم از هارون روی برتافته‌اند.
پدرم! بندگانت مدعی وارث بودن تواَند و ادعا می‌کنند تو امر آسمان را به آنان به ارث گذارده‌ای؛ امر آسمان و دین را! و ادعا می‌کنند آنان والیان و جانشینان تو به جای من هستند.

پدرم! از اسلام جز اسمش و از قرآن جز رسمی بر جای نمانده است....
و حتی اسم و رسم نیز سالم نمانده است. در نظر آنان، آن کس که پهلوی زهرا (ع) را شکست، فرزندش را سِقط کرد و او را تازیانه زد، آن پسر صهاک، ملعون به حساب نمی‌آید.

و این ملعون، در نظر آنان تمثیل جبت و طاغوت و اصل و ریشه‌ی تمام فرعونیان به شمار نمی‌رود.

و در نظر آنان، حدیث پدرانت مشکوک و عقل‌های‌شان (شیطنت و پلیدی‌های‌‌شان) کامل است و دین از اینها برداشت می‌شود.
و در نظر آنان، جدّ بزرگت حضرت محمد (ص) پس از خود بیهوده به ائمه و مهدیین وصیت نمود و بی‌جهت (که هرگز چنین نیست) مرا در وصیّت نام برد و فرمود اولین مهدیین و اولین مؤمنان.

و در نظر آنان، شیطان در رؤیا و مکاشفه به یقین می‌تواند به صورت جدّ برگزیده‌ات محمد مصطفی(ص) آقا و سید هر دو جهان، متمثّل شود.

در نظر آنان، نه برای محمد (ص)، نه برای ائمه و نه برای قرآن، علم و حکمت و نه برای خداوند سبحان حرمتی باقی نمانده است که از او طلب خیر و استخاره از علم پوشیده‌ی ذخیره‌شده گردد.

آنچنان واژگونه شدند که دیگر سخن پدرانت برایشان حجّت نیست: اینکه از کسی که می‌آید از امور بزرگ و عظیم در محتوای کتاب مبین سوال کنید، حجّت نیست و حتی هر آنچه محمد (ص) و ائمه از پدرانت فرموده‌اند و هر آنچه شما که جانم فدایت باد فرموده‌ای، در ترازوی نظرشان سبک و کم‌ارزش است و در نزد آنان، کفه‌ی ترازوی عقلشان (شیطنت و پلیدی‌ها) و کفه‌ی ترازوی هر ناپاک عیب‌جوی متکبّر بی‌اصل و نسب، رجحان و برتری دارد.

پدرم!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنی)

(اين قوم مرا زبون يافتند و نزديک بود مرا بکشند)؛

پس آیا بار دیگر صلیبم را به دوش خواهم کشید؟

این در حالی است که من در آسمان معروف به ستاره‌ی صبح، زره انبیا و قلعه‌ی نفوذناپذیر هستم!
من همان شیری هستم که همراه علی (ع) در بدر و احد و حنین غرّید،
و من همان حبیب رسول و شکوفه‌ی شفابخش او به امور دینم،
و من «ص» و نهری از بهشتم که اعمال بندگان در آن افکنده می‌شود،
و من همان حَجَر و رکن یمانی هستم.

پدرم! به تو شکایت می‌کنم،
و شکایت من جز به درگاه حقّ یقین و قادرِ یاور آشکار نیست.

پدرم! یارانم در راه حق، اندک‌اند و یاوران دشمن باطلم در شماره نمی‌گنجند.

همانگونه که یاران جدت امیر المؤمنین (ع) اندک بودند در حالی که جمعیت‌های فراوان، فرزند صهاک لعین را یاری می‌دادند.
همانگونه که یاران جدت حسین (ع) اندک بودند در حالی که هفتاد هزار نفر آن فرزند زنا، یزید بن میسون را یاری دادند.
مجوّز شورا و سقیفه‌ی طاغیان و سرکشانی که ثمره‌اش سینه‌ی حسین (ع) را شکافت، صادر کردند.

پدرم! تو را به نرجس عسکری دختر شمعون وصی سوگند می‌دهم،
مادر تو و مادر من که بانویی زکیه و طاهره و به دور از گناه بود.
در حالی که تو دستی را که به سویت دراز شود، رد نمی‌کنی، ای پسر بتول، سرور زنان دو عالم!

پدرم! به فریادم برس و سختی را بگشای، ای فریادرس یاری‌خواهان!

پدرم! پیروزی تو موعود است و سال‌ها با دشمنان به درازا کشید.
پدرم! با همه‌ی سرکشان زمین همراه با نوح، ابراهیم و موسی کلیم
و همراه با عیسی، محمد و علی و همراه با حسین بوده‌ام،
ولی ای پدرم! سرکشانی همچون سرکشان هواپرست و گستاخ امروز، هرگز نیافتم.

پدرم! اگر یاریم کنی، یاریت نجاتم دهد
و اگر بفرمایی صبر، پس صبری زیبا، و خداوند یاریگر است.

فرزند شما
احمد الحسن

منابع:

1 - هذه آمـنةُ بنتِ وهبْ أقبلت تحملُ لاهوتَ الأبدْ
فاسجدوا ذلاً له فیمن سجدْ فله الأملاک خرّتْ سجداً
إذ تجلّی نوره في آدمِ

متشابهات ج 4

www.almahdyoon.co


کلمات کلیدی :

جلسات

جلسات کلاس اهدای کتاب به محمد (ص) و آل او (ع)، شکایت از طاغوت آخرالزمان و علمای بی عمل، درد دلهای مظلومترین پسر و پدر دنیا (ابتاه...)

مقالات مشابه

مقالاتی که شاید با این مقاله مرتبط باشند

جوانان احمد الحسن 2025