جوانان احمد الحسن

کلاس متشابهات | کلاس متشابهات

«...انی آنست نارا سآتیکم منها بخبر او آتیکم بشهاب قبس لعلکم تصطلون...» این #آتش چیست که موسی از درونش سخن الله را شنید و داخل و اطرافش مبارک شده؟!

«...انی آنست نارا سآتیکم منها بخبر او آتیکم بشهاب قبس لعلکم تصطلون...» این #آتش چیست که موسی از درون...

معنای آیه‌ی (إِذْ قالَ مُوسي‏ لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ ناراً....)

معنای این سخن خدای تعالی چیست؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(إِذْ قالَ مُوسي‏ لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ ناراً سَآتيکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ آتيکُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ * فَلَمَّا جاءَها نُودِيَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللهِ رَبِّ الْعالَمينَ)(1)

(آن گاه که موسی به خانواده‌اش گفت: من از دور آتشی ديدم، زودا که از آن برايتان خبری بياورم يا پاره آتشی، شايد گرم شويد * چون به آتش رسيد، ندايش دادند برکت داده شده آن که درون آتش است و آن که در کنار آن است و منزّه است خدای يکتا، آن پروردگار جهانيان).

پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

برای شرح مراد از این آیه‌ی مبارک، این مثال را برای سهولت فهم آن به عنوان مقدّمه بیان می‌نمایم: اگر در جایی مشخص آتشی شعله‌ور باشد، شما باور دارید که در آن جای بخصوص، این آتش زبانه می‌کشد و با یکی از راه‌های زیر از اشتعال آن یقین حاصل می‌کنید:

1- عده‌ای نزد شما بیایند و روشن بودن آن آتش را به شما اطلاع دهند.

2- خود به آنجا بروی و آتش را به چشم ببینی.

3- به آنجا بروی و آتش را به عینه ببینی و دستت را در آتش بگذاری تا انگشتانت را بسوزاند.

4- بروی و آتش را به چشم ببینی و خودت را در آتش بیفکنی تا بسوزی.

علم اول و دوم می‌تواند نقض شود؛ مثلاً اگر عده‌ای از مردم نزد شما بیایند و به شما خبر دهند که آتشی در کار نیست، شما نسبت به خبر اول دچار شک و تردید می‌شوی، و همچنین اگر عده‌ای نزد شما بیایند و به شما بگویند که آنچه شما می‌بینی جادویی بزرگ است، در آن صورت شما نسبت به آنچه با چشمانت می‌بینی مشکوک می‌شوی؛ ولی علم سوم و چهارم نقض شدنی نیست، چرا که اثر آتش در دست یا بدن شما موجود است یا شما به گونه‌ای سوخته‌ای که خود شما آتش شده‌ای.

قطعاً شناخت و معرفت کسی که انگشتش با آتش سوخته کمتر از معرفت کسی است که دستش یا بخش بزرگی از بدنش با واقعیتِ آتش سوخته، و معرفت و شناخت اینها کمتر از معرفت و شناخت کسی است که به طور کامل در آتش سوخته و خود، آتش شده باشد.
اگر این مثال را بر شناخت و معرفت خلق به خداوند سبحان و متعال تسرّی دهیم، وضعیت کسی را که چیزی چون به اندازه‌ی سوراخ سوزن برایش فتح و گشایش حاصل می‌شود و شروع به نوسان می‌کند و در لحظاتی شائبه و ناپاکیِ عدم از صفحه‌ی وجودش زدوده شد، درخواهیم یافت؛ همان کسی است که حق تعالی در موردش می‌فرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ)

(ما برای تو پيروزی نمايانی را مقدّر کرده‌ايم * تا خدا گناه تو را آنچه پيش از اين بوده و آنچه پس از اين باشد برایت بيامرزد).

فتح؛ همان محمد بن عبد الله(ص)، بنده‌ی خدا، اسرائیل خدا (بنده‌ی خدا) و وجه و صورت خدا در خلقش و حتی او، همان الله در خلق می‌باشد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(وظُهُورِکَ فِی جَبَلِ فَارَانَ)(2)

(و ظهور تو در کوه فاران‌ ـ کوهی در نزدیکی مکه‌ـ)

یعنی ظهور الله در مکه با محمد (ص).

حضرت محمد(ص) همان آتشِ در این آیه است و او برکتی است که خداوند با آن، بر کسی که در آتش و پیرامون آن باشد برکت می‌دهد. اما آن کس که در آتش است علی(ع) می‌باشد. آن حضرت(ع) در یکی از خطبه‌هایش می‌فرماید: (أنا مَن کَلّم موسی)( ) (من همان کسی بودم که با موسی سخن گفت). این سخنان امیر المؤمنین علی(ع) را منکر نشو که جزو هلاک‌شدگان می‌گردی. حق تعالی می‌فرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(اللهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا)(3)

(خدا جان‌ها را به هنگام مردنشان می‌گيرد).

(قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ)(4)

(بگو: فرشته‌ی مرگ شما را می‌ميراند).

(الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ)(5)

(کسانی هستند که بر خود ستم روا داشته‌اند، چون فرشتگان جانشان را بستانند).

(الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ)(6)

(آنان که چون فرشتگان، پاک سيرت‌شان بميرانند).

(حَتَّي إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا)(7)

(تا چون يکی از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جان او بگيرند).

(حَتَّي إِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا يَتَوَفَّوْنَهُمْ)(8)

(آنگاه که فرستادگان ما بيايند تا جانشان را بگيرند).

در این آیات تدبّر کن تا بدانی منظور علی(ع) از این سخن مبارکش که متأسّفانه بسیاری از مردم به دلیل جهل‌شان و کم بودن تدبّرشان آن را انکار می‌کنند، چه بوده است. خداوند سبحان و متعال جان‌ها را می‌گیرد؛ زیرا او خالق مسلّط بر تمام عوالم، زنده کننده و میراننده است و ملک الموت (عزرائیل(ع)) نیز جان‌ها را می‌گیرد زیرا او فرمانده فرشتگان مرگ است، و فرشتگان نیز جان‌ها را می‌گیرند زیرا آنها اجرا کننده‌ی دستور ملک الموت که خود، مجری دستور خداوند سبحان است، می‌باشند.

اما کسانی که در اطراف آن ـ‌یعنی کناره‌های آتش‌ـ هستند عبارت‌اند از ائمه(ع) به عنوان نزدیک‌ترین حلقه به مرکز آتش.

پس از آن حلقه‌هایی که گرداگرد مرکز هستند می‌آیند و اینها مهدیّون دوازده‌گانه پس از قائم(ع) هستند، و نیز پیامبران و فرستادگان و شیعیان خاص از اولیایی که نه ترسی بر آنها است و نه اندوهگین می‌شوند، مانند سیصد و سیزده اصحاب قائم(ع) و سلمان محمدی و نظایر آنها.

بنابراین موسی(ع) می‌خواست برای خانواده‌اش خبر و هدایتی از آتش بیاورد تا شاید با آتش گرم شوند؛ یعنی با آن بسوزند تا به آن یقینی که آمیخته با شک نیست دست یابند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى * إِذْ رَأى نَاراً فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَاراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدىً)(9)

(آيا خبر موسی به تو رسيده است؟* آنگاه که آتشی ديد و به خانواده‌اش گفت: درنگ کنيد که من از دور آتشی دیدم، شايد برايتان پاره‌ای از آن بياورم يا بر آن آتش هدایتی بيابم).

اما در این زندگی دنیوی، آتش عبارت است از دشواری‌ها و دردهایی که آنها(ع) از آزار و اذیت طاغوتیان و فرعونیان که خداوند لعنتشان کند، متحمّل شده‌اند. روایت شده است که دجّال در حالی می‌آید که کوهی از آتش همراه او است و هر کس وارد آن شود به بهشت ورود می‌یابد.(10)

آمریکا همان دجّال است و کوه آتش ادوات عظیم جنگی او می‌باشد و مؤمنان به وسیله‌ی جنگ با آمریکا وارد بهشت می‌شوند. ابراهیم(ع) در این زندگی دنیوی وارد آتش شد، آتشی که طاغوتیان و فرعونیان که لعنت خداوند بر آنها باد با ظلم و جور و فساد برافروخته بودند تا با آن، هر کس را که رویاروی ظلم و جور و فسادشان بایستد بسوزانند؛ ولی این آتش بر ابراهیم(ع) سرد و آرام شد.
بر هر کس که خود را در آن بیاندازد نیز سرد و آرام خواهد بود، و این سنّت خداوند است و هرگز سنّت خداوند تغییری نخواهی یافت؛ و هرگز سنّت خداوند تبدیلی نخواهی یافت.

منابع:
1- نمل: 7 - 8.
2- دعای سمات.
3- به خطبه‌ی تطنجیه‌ی امام علی (ع) مراجعه نمایید: مشارق انوار الیقین: ص 263 تا 265.
4 - زمر: 42.
5 - سجده: 11.
6- نحل: 28.
7- نحل: 32.
8 - انعام: 61.
9- اعراف: 37.
10- طه: 9 - 10.
11 - مراجعه کنید به: خرائج و الجرائح راوندی: ج 3 ص 1135 و مسند احمد: ج 5 ص 435.


متشابهات ج 3

www.almahdyoon.co


کلمات کلیدی :

جلسات

جلسات کلاس «...انی آنست نارا سآتیکم منها بخبر او آتیکم بشهاب قبس لعلکم تصطلون...» این #آتش چیست که موسی از درونش سخن الله را شنید و داخل و اطرافش مبارک شده؟!

مقالات مشابه

مقالاتی که شاید با این مقاله مرتبط باشند

جوانان احمد الحسن 2025