جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش 1: معنای آیهی (لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ) (که در آن روز شما را از نعمتها بازخواست میکنند)
معنی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ)(1)
(که در آن روز شما را از نعمتها بازخواست میکنند) چیست؟
پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
همان گونه که از اهل بیت(ع) روایت شده است، منظور از نعمتها محمد و آل محمد(ع) میباشند.(2)
بازخواست در مورد آنها(ع) در روز قیامت به خاطر شأن و منزلت عظیم آنها نسبت به انبیا و فرستادگان پیش از خودشان میباشد. انبیا و فرستادگان و محمد و آل محمد(ع) انواری هستند که راه را برای امّتهای خویش روشن ساختند و به وسیلهی آنها راه خداوند سبحان و متعال شناخته میشود و با سیره و اسلوب و حکمت و سخنان و کِردار آنها، حق از باطل بازشناخته میشود، و محمد و آل محمد(ع) نور خداوند سبحان و متعال میباشند.(3)
آنها (ع) چون خورشیدهایی هستند که راه را برای این امّت اسلامی روشن کردند ولی با کمال تأسّف امّت از آنها روی برگردانید و به سیره و روش آنها اقتدا ننمود؛ اما بقیهی انبیا و فرستادگان، همانند شمعهایی بودند که راه را برای امّتهای خود روشن ساختند و از همین رو خداوند سبحان و متعال هشدار میدهد که از این امّت دربارهی محمد و آل محمد(ع) بازخواست خواهد کرد.
راهی که با شمعهایی روشن میشود همانند راهی که با خورشیدها روشن میگردد، نمیباشد، و آن کس که سرگردان میشود و راهش را گم میکند، در حالی که این راه با خورشیدهای روشن و تابان روشن گشته، سزاوارتر است به اینکه مورد حساب و عتاب قرار گیرد، و سپس عقوبت گردد. از امیر المؤمنین(ع) دربارهی کسانی که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند پرسیده شد. آن حضرت(ع) فرمود: (آنها را در بدی هایشان واگذارید؛ آنها قریش هستند).(4)
در زمان رسول خدا (ص) قریش کسانی بودند که پیرامون کعبه در ام القرای مکه زندگی میکردند و در زمان قائم(ع)، قریش کسانی هستند که پیرامون ضریح امام علی(ع) در ام القرای این زمان یعنی نجف، زندگی میکنند. از جمله قریشیان در این زمان، برخی علمای دین هستند؛ همانهایی که قائم(ع) پانصد تَن از آنها را پیش میآورد و گردن میزند و این کار را شش مرتبه تکرار میکند؛ همان طور که در روایت از اهل بیت(ع) آمده است.(5)
در روایت آمده است که قائم(ع) شهر نجف را فتح میکند، همانطور که شهر مکه با قهر و شمشیر فتح شد و جنگجویانش را به قتل میرساند، و قائم(ع) در نجف آنقدر میکشد تا خداوند راضی و خشنود گردد؛(6) همان گونه که در روایت اهل بیت(ع) آمده است.
منابع:
1 - تکاثر: 8.
2- چنین مضمونی در احادیث بسیاری آمده است؛ به عنوان نمونه: از جمیل از ابو عبد الله(ع) روایت شده است: روای گوید: عرض کردم: این سخن خداوند متعال:
(لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ)
(که در آن روز شما را از نعمتها بازخواست میکنند).
فرمود: (این امّت از آنچه خداوند به وسیلهی رسول خدا(ص) و سپس با اهل بیتش(ع) بر آنها نعمت ارزانی داشته است، بازخواست خواهند شد). بحار الانوار: ج 7 ص 272.
3- از ابا خالد کابلی روایت شده است: از ابا جعفر(ع) در مورد این سخن خداوند متعال
(فَآمِنُوا بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا)
(پس به خدا و پيامبرش و نوری که نازل کردهايم، ايمان آوريد)
سوال کردم؛ ایشان فرمود: (ای ابا خالد! به خدا سوگند، نور، امامان از آل محمد(ع) تا روز قیامت میباشد. به خدا سوگند آنها نور خداوند هستند که نازل فرمود. به خدا سوگند آنها نور خداوند در آسمانها و در زمین هستند. و به خدا سوگند ای ابا خالد که نور امام در قلبهای مؤمنان درخشانتر از خورشید تابناک روز میباشد و به خدا سوگند آنها قلبهای مؤمنان را نورانی میکنند....). کافی: ج 1 ص 194 ح 1.
4- بحار الانوار: ج 10 ص 124.
5 - عبد الله بن مغیره از ابا عبد الله(ع) روایت میکند که فرمود: (هنگامی که قائم از آل محمد(ع) به پا خیزد، پانصد قریشی را پیش میآورد و گردن میزند، سپس پانصد تای دیگر را چنین میکند تا آنجا که این عمل را شش مرتبه تکرار میکند). عرض کردم: آیا تعداد ایشان این مقدار میشود؟ فرمود: (آری، از آنها و از پیروانشان). بحار الانوار: ج 52 ص 338.
6- از ابو جعفر(ع) در حدیثی طولانی روایت شده است که فرمود: (هنگامی که قائم(ع) به پا خیزد به سوی کوفه میرود. چند ده هزار نفر از بتریه که با خود سلاح دارند به او میگویند: به همان جا که آمدهای برگرد، ما به فرزندان فاطمه نیازی نداریم. پس شمشیر را در میانشان قرار میدهد و تا آخرینشان را میکشد. سپس به کوفه داخل شده، تمام منافقین شکاک را از بین میبرد، کاخهایشان را ویران میکند و مبارزینشان را میکشد تا خداوند عزّوجل راضی گردد). بحار الانوار: ج 52 ص 338.
متشابهات ج 3
www.almahdyoon.co
پرسش 2: معنای (همهی خیر و خوبی دنیا و همهی خیر آخرت) و (همهی شرّ دنیا و شرّ آخرت)
در دعا آمده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ)(1)
(به خاطر درخواستی که فقط از تو کردم، همهی خیر و خوبی دنیا و همهی خیر آخرت را عطایم فرما، و به خاطر درخواستی که فقط از تو کردم، همهی شرّ دنیا و شرّ آخرت را از من بگردان).
چرا میفرماید: (همهی خیر آخرت) در صورتی که در مورد شرّ میگوید: (و شرّ آخرت را) و نگفته: (و همهی شرّ آخرت را)؟
پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
خیر آخرت مراتب بسیاری دارد که شامل جنّات (بهشتها)، مقامات و درجاتی میباشد و هر انسان به میزان سعی و تلاش خود برای به دست آوردن این مقامات، جنّات و درجات، آنها را به دست میآورد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى * ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى)(2)
(و اينکه برای انسان، جز آنچه خود تلاش کرده است، نيست * و زود است که کوشش او در نظر آيد * سپس او را پاداشی تمام دهند).
دعا کننده، همهی این مقامات و بهشتها (جنّات) را درخواست میکند؛ چرا که تفاوت یک بهشت با بهشتی دیگر و یک مقام با مقامی دیگر، بسیار زیاد است. کسی که بهشتی در آسمان دوم برایش نوشته شده باشد میکوشد بهشتی در آسمان سوم برایش ثبت گردد و به این ترتیب تا به بالاترینِ مقامات که رضای خداوند سبحان و متعال است امید میبندد و درخواست مینماید.
شرّ آخرت جهنم است و بنده وارد جهنم نمیشود مگر اینکه خشم خداوند سبحان و متعال را به جان خریده باشد. پس کسی که بازگردانیدن شرّ آخرت را ـکه همان جهنم و خشم خدای سبحان استـ از خودش درخواست میکند، میخواهد که به هیچ وجه در آن قدم ننهد، و این در مورد همهی طبقات و درجات عذاب آن، یکسان است. تمامیِ جهنم شرّی است یکسان؛ از اول تا آخر آن؛ چرا که بر هیچ بندهای واقع نمیشود مگر از ناحیهی غضب خدای سبحان و خشم او نسبت به بنده؛ و از همین رو، همینکه بنده از شرّ آخرت استعاذه کند، کفایت میکند، بدون اینکه کثرت و تعدد این شرّ را بیان کند؛ چرا که شرّی است که اندکش، بسیار است و در حقیقت برای کسی که آن را بشناسد بدون آنکه پای در آن نهد، شرّی یکسان محسوب میشود.
از سوی دیگر پروندهای به نام (پروندهی زندگانی) (سِجِّل حیات) وجود دارد که فرشتگان در آن اسامی اهل بهشت را مینگارند. کسی که نامش در پروندهی زندگانی ثبت شده باشد، کامیاب گشته است و به خداوند امید دارد که او را در مقامات و جنّات بالا ببرد؛ ولی کسی که اسمش ثبت نشده باشد، از اهل آتش است. نوشته شدن نام در این پرونده بر حسب درجات و مقامات است و دعای دعا کننده برای درخواست کردن تمام این مقامات و درجات میباشد. اما نوشته نشدن نام شخص در این پرونده که همان شرّ آخرت است، چیزی یکسان محسوب میشود و دعا کننده درخواست میکند که این چیز یکسان از او بازداشته شود.
منابع:
1- اقبال الاعمال: ج 3 ص 211.
2- نجم: 39 تا 41.
متشابهات ج 3
www.almahdyoon.co