جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش (1) معنای ایه ی (وُجُوهٌ يَوْمَئِذ نَّاضِرَةٌ )
(در آن روز چهرههايی هست زيبا و درخشان)
معنای این آیات از سورهی قیامت چیست:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وُجُوهٌ يَوْمَئِذ نَّاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ)(1)
(در آن روز چهرههايی هست زيبا و درخشان * که سوی پروردگارشان نظر میکنند).
پاسخ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
یعنی به حضرت محمد(ص) نظر میکنند. او مربی این چهرههای پاک و درخشان است.
امام صادق (ع) به هاشم صیداوی فرمود: «ای هاشم! پدرم که برتر از من است مرا روایت کرد از پیامبر خدا (ص) که فرمود: هیچیک از فقرای شیعیان ما نیست جز آنکه پیامدی (عقوبتی) بر او نباشد. عرض کردم: فدایت شوم، پیامد چیست؟ فرمود: «به خاطر پنجاه و یک رکعت نماز و روزهی سه روز در هر ماه. چون روز قیامت شود از قبرهای خود بیرون آیند در حالیکه چهرههایشان مانند ماه شب چهارده میدرخشد. پس به یکی از آنها گفته شود: چیزی بخواه که به تو عطا خواهد شد. وی گوید: از پروردگارم میخواهم که به چهرهی محمد(ص) بنگرم. پس خداوند عزّوجل به بهشتیان اجازه فرماید که محمد(ص) را زیارت کنند.
پس برای رسول خدا(ص) منبری بر روی یکی از فرشهای مخمل بهشتی نصب میشود که هزار پله دارد که میان هر دو پله مسیر یک دویدن اسب فاصله است. پس محمد(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بر آن بالا روند. شیعیان آل محمد (ع) دور آن جمع شوند و خداوند نظر رحمت به ایشان نماید. و این معنای آیهی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وُجُوهٌ يَوْمَئِذ نَّاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ)
(در آن روز چهرههايی هست زيبا و درخشان* که سوی پروردگارشان نظر میکنند)
است. فرمود: سپس آنقدر نور بر آنان فرو میریزد تا آنجا که وقتی بازمیگردند، حوریان نمیتوانند به راحتی به آنها نظر افکنند. سپس امام صادق (ع) فرمود: ای هاشم!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(لمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ)
(اهل عمل برای چنین پاداشی تلاش کنند)».(2)
منابع:
1 - قیامت: 22 و 23.
2- بحار الانوار: ج 24 ص 261.
متشابهات ج 2
www.almahdyoon.co
پرسش (۲) معنای آیهی (وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ....)
معنای این کلام حق تعالی چیست:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ)(1)
(چون موسی به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت: ای پروردگار من! خود را به من بنمای تا در تو نظر کنم. گفت: هرگز مرا نخواهی ديد. به آن کوه بنگر، اگر بر جای خود قرار يافت، تو نيز مرا خواهی ديد. چون پروردگارش بر کوه تجلّی کرد، کوه را خرد کرد و موسی بيهوش بيفتاد. چون به هوش آمد گفت: تو منزهی، به تو بازگشتم و من نخستين مؤمنانم).
چگونه ممکن است موسی (ع) درخواست دیدن کند؟ و اگر رؤیت به صورت قلبی بوده، چرا از واژهی (انظُر) (بنگرم) که برای دیدن به کار میرود استفاده شده و کلمهی (أری) به تنهایی که برای بصیرت و رؤیت قلبی است به کار گرفته نشده است؟
پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در ابتدا موسی رؤیت قلبی و معرفت بصیرتی را درخواست کرد و نه بصری. او معرفت خداوند سبحان و متعال را چنانکه حق معرفت او است، در مقام
(قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى)
(تا به قدر دو کمان، یا نزدیکتر)
درخواست نمود. هنگامی که از جانب خداوند سبحان و متعال دریافت که او شایستهی این مقام نیست، خواست که با بصیرت ببیند و با چشم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(أَرِنِي أَنظُرْ)
(به من بنمای تا نظر کنم)
به صاحب این مقام یعنی حضرت محمد (ص) بنگرد که معرفت محمد(ص) همان معرفت خداوند است و نظر به آن حضرت نظر به خداوند سبحان و متعال است؛ چرا که او وجه الله سبحانه وتعالی است. خطاب به موسی پاسخ آمد که او طاقت دیدن نور محمد (ص) در آن مقام قدسی را ندارد. محمد (ص) که نور خداوند سبحان است بر کوه تجلّی کرد و آن را متلاشی نمود و موسی بیهوش بیفتاد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ)
(گفت: تو منزهی، به تو بازگشتم و من نخستین مؤمنانم)
یعنی به ولایت علی بن ابیطالب (ع) و او تنها کسی است که محمد را میشناسد و محمد (ص)را که صاحب این مقام است میبیند؛(2) بنابراین او دروازهی محمد (ص) است (من شهر علم هستم و علی باب آن).
امام صادق (ع) میفرماید: «و از نور او فقط همچون نوری که از میان سوراخ سوزن میتابد به کوه تابید، زمین به لرزه در آمد و کوه متلاشی شد».(3)
سپس موسی (ع) مقام قائم آل محمد(ع) را درخواست نمود پس از اینکه از جانب خداوند دریافت که خداوند چه تمکینی در ملک به او خواهد بخشید و از خداوند درخواست کرد که او را قائم آل محمد(ع) گرداند؛ همانطور که در روایاتِ اهلبیت (ع) آمده است. (4)
در نتیجه موسی(ع) مقام «خورشید و ماه و ستاره» را که جدش ابراهیم(ع) دیده بود درخواست کرد؛ ولی نه در آن جایگاهی که
ابراهیم(ع) در ملکوت دیده بود بلکه درخواست دیدن انوار قدسی آنها در ملأ اعلا را مطرح نمود؛ یعنی مقامهای آنها در آسمان کلی هفتم.
همچنین نظر به محمد (ص) را درخواست کرد که از آن بازداشته شد؛ زیرا دیدن صورت جسمانی محمد (ص) یا صورت مثالی او امکانپذیر بود، ولی عدم امکان دیدن محمد (ص) به او پاسخ داده شد (دیدن تمام و کمال)؛ چرا که صاحب این مقام علی بن ابی طالب (ع) میباشد. حضرت محمد (ص) میفرماید: «ای علی مرا کسی نشناخت جز خدا و تو».(5)
بنابراین این سخن خداوند:
(لَن تَرَانِي)
(هرگز مرا نخواهی دید)
یعنی محمد(ص) را نخواهی دید؛ دیدنی تمام و کمال، آنگونه که درخواست میکنی.
منابع:
1- اعراف: 143.
2- در پاسخ پرسشهای 2 و 10 از جلد اول همین کتاب مطالب مرتبط با این موضوع آمده است.
3 - بحار الانوار: ج 36 ص 407.
4 - از سالم اشل روایت شده است: از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: «موسی بن عمران(ع) در سِفر اول (تورات) نظر کرد و مقام قائم آل محمد(ع) را در مکنت و قدرت و فضیلت مشاهده و از خدا درخواست نمود: خداوندا! مرا قائم آل محمد قرار بده! به او گفته شد: قائم از فرزندان احمد است. سپس در سفر دوم نگریست و دوباره همانند همان مطلب پیشین را یافت و همانند آن را از خداوند درخواست کرد و همان پاسخ را شنید. سپس در سفر سوم نگریست و همان مطلب را دید و همان سخن را تکرار کرد و همان پاسخ را شنید». کتاب غیبت محمد بن ابراهیم نعمانی: ص 246 و 247.
5 - مختصر بصائر الدرجات: ص 125.
متشابهات ج 2
www.almahdyoon.co