جوانان احمد الحسن

کلاس متشابهات | کلاس متشابهات

علت و غرض حجّ چیست؟ بیت الله الحرام و بیت المعمور و ضراح و بیت عتیق چیست؟ چرا در ذی الحجة به موسم حج میرویم؟

علت و غرض حجّ چیست؟ بیت الله الحرام و بیت المعمور و ضراح و بیت عتیق چیست؟ چرا در ذی الحجة به موسم حج...

دلیل حج و هدف از آن.
دلیل حج و هدف از آن چیست؟
پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


به طور خلاصه حج در اسلام یعنی حاضر شدن در زمان معینی از سال در مکانی معین که بیت الله الحرام یا کعبه می‌باشد. پس پیش از هر چیز باید ویژگی این زمان و مکان مشخص را بشناسیم.
مکان: کعبه است؛ تجلّی و ظهور بیت المعمور که خود تجلّی و ظهور ضراح می‌باشد، و ضراح در آسمان ششم که بالاترین آسمان مثالی ملکوتی است قرار دارد و بالاتر از آن، آسمان هفتم که آسمان کلی و نه مثالی است، قرار دارد. ضراح پس از پاسخ دادن ملائکه هنگامی که خداوند از خلقت آدم به آن‌ها خبر داد، خلق شد و ملائکه بر آن طواف کردند تا پس از بی‌حرمتی‌شان و اعتراضشان بر خداوند سبحان و متعال، خداوند آن‌ها را بیامرزد و توبه‌شان را بپذیرد.(1)
ضراح در آسمان‌های پنج‌گانه‌ی پایین‌تر از آسمان ششم متجلّی شد و در هر آسمان، خانه‌ای مناسب با جایگاه آن پدیدار گشت که فرشتگانِ آن آسمان بر آن طواف می‌کنند، تا خداوند سبحان آن‌ها را ببخشاید و توبه‌شان را بپذیرد. در آسمان چهارم، بیت المعمور(2) می‌باشد و این خانه در زمین تجلّی و ظهور یافت و بیت الله الحرام یا کعبه شد. هنگامی‌که آدم(ع) به زمین نازل شد، دور آن طواف کرد و خداوند سبحان و متعال با فضل و منّتش، او را بخشید و مقام و شأنش را بالا برد.
اما زمان: ذی‌الحجه است. مهم‌ترین ویژگی این ماه آن است که در ذی‌الحجه امام مهدی (ع) در مکه خروج می‌کند و نفس زکیه را به سوی اهل مکه می‌فرستد و آن‌ها او را بین رکن و مقام می‌کُشند، و حضرت (ع) در روز دهم از ماه محرم قیام می‌کند. بنابراین خانه‌ی خدا در آسمان‌ها قرار داده شد تا فرشتگان گرد آن طواف و پس از اعتراض‌شان بر جانشین خدا آدم(ع) استغفار نمایند، و در زمین نیز قرار داده شد تا آدم پس از تعدّی‌ به درخت علم آل محمد یا درخت ولایت به دور آن طواف کند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


(وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا)
(و عزمی در او نیافتیم):
یعنی بر تحمّل ولایت آل محمد (ع)،(3) در حالی‌که آن‌ها حجّت خدا بر آدم (ع) بودند. بنابراین طواف خانه صرفاً به معنی اعتراف بر ولایت حجّت خدا بر خلقش و گردن نهادن بر اوامرش و اطاعت از او می‌باشد.
بنابراین علّت حج درخواست آمرزش بابت کوتاهی در حق حجّتِ بر خلق(ع) در هر زمان، که در زمان ما امام مهدی (ع) می‌باشد. از معصومین (ع) به این معنا روایتی وارد شده است: «خداوند حج را فقط به این دلیل بر مردم فرض کرد تا آن‌ها ولایت‌شان را بر ما عرضه بدارند».(4)
اما غرض از حج؛ گرد هم جمع شدن در این مکان و در این زمان در هر سال، در انتظار و چشم ‌به راه بودن قیام مصلح منتظر مهدی(ع) برای جهاد پیش روی آن حضرت است. او «اَذان» (فراخوان) در زمان ما است. خداوند سبحان و متعال در قرآن می‌فرماید که ای حجّت من بر خلقم! به سوی تو می‌آیند و نه به سوی من. حق تعالی می‌فرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


(وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِیق)(5)
(و مردم را به حج فرا خوان تا پياده يا سوار بر شتران تکيده از راه‌های دور نزد تو بيايند).
و نیز می‌فرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


(ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ)(6)
(سپس پلیدی‌هایشان را از خود دور، و نذرهای خويش را ادا، و بر آن خانه‌ی کهن طواف کنند).
«قضاء التفث» یعنی تطهیر و پاکیزه ساختن، که به حسب ظاهر عبارت از چیدن ناخن و تراشیدن مو می‌باشد ولی در باطن و در حقیقت، مراد از آن دیدار با امام حجت (ع) است و تراشیدن مو فقط به مثابه کنار گذاشتن و پیراسته شدن از تمام افکار و تسلیم حجت (ع) بودن و فرمان‌برداری از ایشان می‌باشد.
کعبه نیز صرفاً به این جهت «بیت العتیق» نامیده شده است که هر‌کس دور آن طواف کند، از گناه تقصیرش در حق امام مهدی (ع) حجت بر خلق، آزاد و رها می‌شود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


(ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ)(7)
(همچنين هر‌کس حرام‌های الهی را گرامی بدارد، برايش بهتر است) و
(ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللهِ فَاِنَّها مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ)(8)
(آری، کسانی‌که شعاير خدا را بزرگ می‌شمارند کارشان نشان پرهيزگاری دل‌هايشان است).
حرام‌های خدا و شعائر خدا، همان حجت‌های خداوند سبحان و متعال بر خلق می‌باشند.
منابع:
1- در حدیثی از ابو عبد الله(ع) روایت شده است که فرمود: «.... اما آغاز و پیدایش این خانه چنین بود که خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان فرمود:
(إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً)
(من در زمین جانشینی قرار می‌دهم).
فرشتگان به خداوند عزّوجل پاسخ دادند:
(أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ)
(آیا در آن، کسی را قرار می‌دهی که فساد می‌کند و خون‌ها می‌ریزد؟!).
خداوند از فرشتگان روی گرداند. آنان دیدند که این روی گردانیدن از خشم خداوند است. پس به عرش او پناهنده شدند. خداوند به ملکی از ملائکه فرمان داد تا در آسمان ششم در برابر عرش او برایش خانه‌ای به نام ضراح برای اهل آسمان قرار دهد که هر روز هفتاد هزار فرشته طوافش می‌کنند و بازنمی‌گردند و استغفار می‌کنند. چون آدم به آسمان دنیا فرود آمد، خداوند فرمانش داد که این خانه را ـ که در مقابل آن بود ـ بازسازی کند. پس خداوند این را برای آدم و نسل او قرار داد همچنان‌که آن خانه را برای آسمانیان قرار داده بود». کافی: ج 4 ص 187 باب «آغاز خانه و طواف».
2- ابو حمزه‌ی ثمالی از علی بن الحسین ع روایت می‌کند که فرمود: «به پدرم گفتم: چرا طواف هفت دور می‌باشد؟ فرمود: از آن‌جا که خداوند تبارک و تعالی به ملائکه فرمود:
(إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً)
(من در زمین جانشینی قرار می‌دهم).
فرشتگان به خداوند تبارک و تعالی پاسخ دادند:
(أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ)
(آیا در آن، کسی را قرار می‌دهی که فساد می‌کند و خون‌ها می‌ریزد؟!).
خداوند فرمود:
(إِنِّي‌َّ أَعْلَم‌ُ مَا لاَ تَعْلَمُون‌)
(من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید).
خداوند مانع ملائکه از نور خود نمی¬شد ولی در اثر این اعتراض هفت هزار سال آنان را از نور خود محجوب کرد. ملائکه هفت هزار سال به عرش پناه آوردند تا خداوند به آنان رحم کرد و از خطایشان درگذشت. خداوند در آسمان چهارم بیت المعمور را پناه‌گاه آنان و بیت الله را در زیر بیت المعمور پناه‌گاه و محل آرامش مردم قرار داد پس طواف را هفت دور بر بندگانش واجب کرد؛ برای هر هزار سال یک دور». شرایع الاسلام: ج 2 ص 406 و 407 باب 143 ح 1.
3 - طه: 115.
4- از ابو جعفر(ع) نقل شده است که می‌فرماید: «خداوند میثاق را از پیامبران گرفت و فرمود: آیا من پروردگارتان نیستم؟ و این محمد فرستاده‌ی من و علی امیر‌المؤمنین نیست؟ گفتند: آری، و نبوّت برایشان تثبیت شد. سپس میثاق را از اولو‌العزم گرفت که من پروردگار شما هستم و محمد فرستاده‌ام و علی امیر‌المؤمنین و اوصیای پس از او والیان امرم و خزانه‌داران علم من هستند و مهدی کسی است که با او دینم را یاری می‌کنم و دولتم را نمایان می‌سازم و با او از دشمنانم انتقام می‌گیرم و با او چه بخواهند و چه نخواهند پرستش می‌شوم. گفتند: اقرار کردیم ای پروردگار ما و شهادت می‌دهیم. آدم(ع) تلاشی نکرد و اقرار ننمود. بنابراین اولو‌العزم در مورد مهدی(ع) بودن برای این پنج تن تثبیت شد و آدم عزمی بر اقرار نداشت و این همان سخن خداوند متعال است که می‌فرماید:
(وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا)
(و ما پيش از اين با آدم پيمان بستيم؛ ولی فراموش کرد و او را استوار و ثابت‌قدم نيافتيم)».
بصائر الدرجات: ص 90 ح 2.
5- کافی: ج 1 ص 392 باب پاسخ به مردم پس از انجام مناسکشان که به سوی مردم بیایند و از معالم دینشان از او بپرسند و او ولایت و دوستی‌شان را بداند، ح 1 و 2 و 3.
6 - حج: 27.
7- حج: 29.
8- حج: 30.
9 - حج: 32.
متشابهات ج 2
www.almahdyoon.co
 


کلمات کلیدی :

جلسات

جلسات کلاس علت و غرض حجّ چیست؟ بیت الله الحرام و بیت المعمور و ضراح و بیت عتیق چیست؟ چرا در ذی الحجة به موسم حج میرویم؟

مقالات مشابه

مقالاتی که شاید با این مقاله مرتبط باشند

جوانان احمد الحسن 2025