جوانان احمد الحسن

وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
جوانان احمد الحسن

کلاس متشابهات | کلاس متشابهات

آنچه آقای خمینی (ره) در باره حجابهای نورانی و ظلمانی گفته، صحیح است؟(1)

آنچه آقای خمینی (ره) در باره حجابهای نورانی و ظلمانی گفته، صحیح است؟ مقدمه: نوع برخورد اهل البیت با ...

حجاب‌های نور و ظلمت و تفاوت میان آن‌ها.
سید خمینی (قدس سره) در کتاب آداب نماز صفحه‌ی 320 می‌گوید:
اما عظمت متکلّم آن و منشاء و صاحب آن ، همان عظیم مطلق است که جمیع عظمت‌های مدنظر در ملک و ملکوت و تمام قدرت‌های نازل در غیب و شهادت، رشحه‌ای از تجلّیات عظمت فعل آن ذات مقدس است. ممکن نیست حق تعالی با تجلّی به عظمت برای احدی تجلّی کند، و از پسِ هزاران حجاب و سرادق تجلّی می‌کند، چنان‌چه در حدیث آمده است: «خداوند را هفتاد حجاب است از نور و ظلمت؛ اگر آن حجاب‌ها کنار روند، «سَبَحات روی او» (انوار جلال و عظمت خداوند)، ماسوی (مخلوقات) را خواهندسوزانید....» . (1)
سوال الف - آیا این حجاب‌های نور و ظلمت با یکدیگر آمیخته است؟
سوال ب - معنای حجاب نور و حجاب ظلمت چیست؟
سوال ج - چگونه برخی حجاب‌های ظلمت و نور کنار می‌رود؟
سوال د - آیا طبق گفته‌ی سید خمینی (قدس سره) مبنی بر این‌که «و ممکن نیست حق تعالی با تجلّی به عظمت برای احدی تجلّی کند»، این حجاب‌ها هرگز کنار نمی‌رود؟ اگر کنار رود، چه می‌شود؟ و سوختن به چه معنا است؟
پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


حجاب‌های ظلمت: همان لشکریان جهلند که امام صادق ‌(ع) آن‌ها را بیان می‌فرماید؛(2) همان رذایل اخلاقی و منیّتِ برنشانده شده در فطرت آدمی است. هر‌چه منیّت در انسان بیش‌تر شود، این حجاب‌ها بیش‌تر می‌گردد، و هر‌چه منیّتِ انسان رو به کاهش نهد، این حجاب‌ها نیز کم‌تر می‌شود. منشأ این حجاب‌ها، ظلمت و عدم و مادّه می‌باشد و چیزی نیست جز سلب تمام خیرات از انسان.
اما حجاب‌های نورانی: عبارتند از کلمات خدای سبحان و فیضی که از حق تعالی بر مخلوقاتش نازل می‌شود. این حجاب‌ها برای هر مقام و برای هر انسان سالک طریق الی الله، دارای حالاتی است. این حجاب‌های نورانی برای بهترین خلق خدا یعنی حضرت محمد(ص) عبارت است از قرآن یا حجابی که در نوسان است. این معنا در حدیثی از امام صادق‌(ع) آمده است. آن حضرت می‌فرماید: «جبرئیل او را در موقفی متوقف نمود و گفت: بر جای خود (باش) ای محمد!(3) در جایگاهی ایستاده‌ای که هرگز هیچ فرشته و پیامبری در آن نَایستاده است. پروردگارت ندا می‌دهد. فرمود: ای جبرئیل! چگونه ندا می‌دهد؟ گفت: او می‌فرماید: سبوح قدوس، منم پروردگار فرشتگان و روح، رحمتم بر خشم من پیشی گرفته است. آنگاه پیامبر عرض کرد: «خداوندا، از ما درگذر و بیامرز».
امام صادق‌(ع) فرمود: «و همان‌طور که خدا فرموده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


(قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى)
(تا به قدر دو کمان، یا نزدیک‌تر).»
گفته شد: مراد از (قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى) چیست؟ حضرت فرمود: «میان دو طرف کمان تا سر آن». و فرمود: «میان آن دو حجابی می‌درخشید و به جنبش در‌می‌آمد». این مطلب را نفهمیدم جز این‌که حضرت فرمود: «زبرجدی است. پیامبر گویی به اراده‌ی خدا از میان چیزی شبیه سوراخ سوزن به نور عظمت (الهی) نگریست. آن‌گاه خدای تبارک و تعالی فرمود....».(4)
این حجاب زبرجد سبز که در حرکت و نوسان است، اشاره‌ای است به حجاب‌های ظلمت و نور؛ و کنار رفتن حجاب ظلمت با فتح در مَثَل، مانند سوراخ سوزن و کنار رفتن حجاب نور با «خفق» (نوسان) که برای حجاب حاصل می‌گردد، صورت می‌پذیرد. حجاب‌های ظلمانی، با دور شدن از سربازان جهل و منیّت، می‌سوزد. حجاب‌های نورانی هم در درون انسان نهادینه شده است و هنگامی‌که او به سربازان عقل و اخلاق کریمه آراسته گردد، در آن فنا می‌شود. به این ترتیب آدمی در مسیر رو به رشد و تکاملی خود می‌کوشد به آن‌جا برسد که منیّت را از صفحه‌ی وجودش بزداید و به تمام لشکریان عقل آراسته گردد و این، همان فتح مبین می‌باشد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


(إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا)
(ما برای تو پیروزی نمایانی را مقرّر کرده‌ایم).(5)
این همان مقام محمود است که پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) به آن دست یافت و خدای سبحان و متعال در این مقام برای حضرتش در لحظاتی متجلّی شد: «و کان بینهما حجاب یتلألأ و یخفق» (میان آن دو حجابی می‌درخشید و می‌جنبید) یعنی حجاب در یک لحظه برداشته می‌شد و در لحظه‌ای دیگر برمی‌گشت. به هنگام بالا رفتن حجاب، چیزی از حضرت محمد(ص) باقی نمی‌ماند بلکه آن حضرت فنا می‌شد و می‌سوخت و از او که وجه الله است، چیزی باقی نمی‌ماند بلکه فقط خدای یگانه‌ی قهّار بر جای می‌ماند و بس.
حدیث فوق که از ائمه ‌(ع) روایت شده است، به هیچ وجه کشف شدن (برداشته شدن) حجاب‌های ظلمت و نور را نفی نمی‌کند بلکه نفی‌کننده‌ی کشف دایمی تمام آن می‌باشد. کشف کامل، در لحظاتی، برای حضرت محمد(ص) حاصل شد و آن حضرت با نوسان حجاب، به جنبش درمی‌آید و همه‌ی هستی و کائنات نیز با حضرت به حرکت درمی‌آیند. اگر شما قرآن بخوانی، با نوسان او به حرکت رفت و برگشت درمی‌آیی بدون این‌که قصد و نیتی بر این کار داشته باشی؛ گویی در انجام آن مجبور و بی‌اختیار هستی.
پاسخ سوال الف و ب- نور یا حجاب‌های نورانی، از سوی خدای سبحان است و حجاب‌های ظلمانی از ماده یا عدم نشأت می‌گیرد.
مخلوقات با اِشراق نور در ظلمت پدیدار گشته‌اند؛ یا می‌توان گفت با تجلّی نور در ظلمت. اختلاط حاصل بین نور و ظلمت به معنی اختلاط (دو) هم‌جنس (مجانس) نیست بلکه عبارت است از اختلاط تجلّی و ظهور. همان‌طور که امیر‌المؤمنین ‌(ع) در جمله‌ای به این معنا فرموده است: «درون چیزها است ولی نه به مجانست (با آن‌ها آغشته نیست)، و بیرون است از آن‌ها، ولی نه به مزایلت (با دوری از آن‌ها)».(6)
پاسخ سوال ج – حجاب‌های ظلمت و نور با حرکت کردن به سمت خداوند متعال و کسب رضایت او برداشته می‌شود؛ حجاب‌های ظلمت به طور خاص با دور شدن از لشکریان جهل و اخلاق ناپسند و با دوری از منیّت و کنار گذاشتن آن، برداشته می‌شود. حجاب‌های نور با علم و معرفت و آراسته شدن به لشکریان عقل و اخلاق پسندیده و سوختن در نردبان صعود به مقامات قدسی در ملأ اعلی، برداشته می‌شود.
پاسخ سوال د- از مطالب پیشین روشن شد که این حجاب‌ها به طور کامل برای حضرت محمد(ص) کنار رفته است ولی نه به صورت همیشگی بلکه در لحظاتی. هم‌چنین مشخص شد که علت آن‌که حجاب‌ها به طور دایم برداشته نشد این است که اگر حجاب‌ها به طور دایمی کنار رود، برای بنده دیگر هویت و شخصیتی باقی نمی‌ماند و پس از سوختن عبد و فنای او در ذات الهی، چیزی جز خدای یگانه‌ی قهار بر جای نمی‌ماند. این حجاب‌ها جز برای حضرت محمد(ص) که صاحب مقام محمود است برای هیچ‌کس دیگر به طور کامل برداشته نشده است.
سرور عارفین علی ‌(ع) می‌فرماید: «لو کشف لی الغطاء ما ازددت یقیناً»(7) (اگر پرده از جلوی روی من برداشته شود، چیزی بر یقینم افزوده نمی‌گردد). این پرده و حجاب برای حضرت محمد(ص) برداشته شده است. کنار رفتن پرده، برای علی ‌(ع) نیز واقع شده ولی در مراتبی پایین‌تر از مرتبه‌ای که خود حضرت ‌(ع) بیان فرموده است. حبه‌ی عرنی نقل کرده است که آن حضرت در قبرستان کوفه حرکت می‌کرد و با مردگان سخن می‌گفت.(8)
منابع:
1 - بحار الانوار: ج 55 ص 45.
2 - در حدیثی که سماعه از ایشان (ع) روایت می‌کند، ایشان (ع) لشکریان عقل و جهل را بیان می‌فرماید. کافی: ج 1 ص 20 تا 23 حدیث 14.
3- یعنی این مقام تو است و جبرئیل نمی‌تواند به مقام نبی دست یابد، بنابراین جبرئیل به حضرت اشاره کرد که به مقامش عروج کند و بالا رود (مترجم).
4- تفسیر صافی: سوره‌ی نجم: ج 5 ص 84 و بعد از آن.
5 - فتح: 10.
6- نهج البلاغه: خطبه اول.
7 - مناقب ابن شهر آشوب: ج 1 ص 317.
8- حبه‌ی عرنی می‌گوید: با امیر‌مؤمنان به سوی پشت کوفه خارج شدیم. امیر‌المؤمنین(ع) در پشت کوفه در وادی السلام ایستاد و گویی با کسانی سخن می‌گفت. من نیز با او ایستادم تا خسته شدم. پس نشستم تا این‌که ملول شدم. دوباره برخاستم و دوباره مثل مرتبه‌ی اول خسته شدم. سپس نشستم و ملول شدم. سپس ایستادم و ردایم را جمع کردم و گفتم: ای امیرالمؤمنین! من بر شما از ایستادنِ زیاد نگرانم، ساعتی استراحت کن! و ردایم را بر زمین پهن کردم تا بنشیند. فرمودند: «ای حبّه! آن‌چه دیدی نبود مگر سخن گفتن و انس گرفتن با مؤمن». گفتم: ای امیرالمؤمنین! آن‌ها نیز چنین هستند؟ فرمود: «آری، اگر آن‌چه من می‌بینم برای تو هم کشف می‌شد، می‌دیدی که مؤمنان حلقه‌وار نشسته با هم سخن می‌گویند». عرض کردم: اجسادند یا ارواح؟ فرمودند: «ارواح، و مؤمنی در جایی از زمین نمی‌میرد مگر این‌که به روحش گفته می‌شود: به وادی السلام ملحق شو، که وادی السلام قطعه‌ای از بهشت عدن است». بحار الانوار: ج 97 ص 234
متشابهات ج 2
www.almahdyoon.co
 


کلمات کلیدی :

جلسات

جلسات کلاس آنچه آقای خمینی (ره) در باره حجابهای نورانی و ظلمانی گفته، صحیح است؟(1)

مقالات مشابه

مقالاتی که شاید با این مقاله مرتبط باشند

جوانان احمد الحسن 2025