جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام به قتل رسیدن قبطی به دست موسی (ع) در سورهی قصص: 14 و 19.
خداوند متعال میفرماید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ * قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ * قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ * فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ * فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ)(1)
(چون به حد بلوغ رسيد و برومند شد، او را حکمت و دانشی داديم و نيکوکاران را چنين پاداش میدهيم * بیخبر از مردم شهر، به شهر داخل شد. دو تن را ديد که با هم نزاع میکنند، اين يک از پيروانش بود و آن يک از دشمنانش. آن که از پيروانش بود علیه آن ديگر که از دشمنانش بود از او ياری خواست. موسی مشتی بر او نواخت و او را کشت. گفت: اين از عمل شيطان بود. او به آشکارا دشمنی گمراه کننده است * گفت: ای پروردگار من! من به خود ستم کردم، مرا بيامرز، و خدايش بيامرزيد؛ زيرا آمرزنده و مهربان است * گفت: ای پروردگار من! به پاس نعمتی که بر من عطا کردی هرگز پشتيبان گنهکاران نخواهم شد * ديگر روز در شهر ترسان و چشم بر راه حادثه میگرديد. مردی که ديروز از او مدد خواسته بود باز هم از او مدد خواست. موسی به او گفت: تو به آشکارا گمراه هستی * چون خواست مردی را که دشمن هر دو آنها بود بزند، گفت: ای موسی! آيا میخواهی همچنان که ديروز يکی را کشتی مرا نيز بکشی؟ تو میخواهی در اين سرزمين جبار و زورگویی باشی و نمیخواهی که از مصلحان باشی).
دربارهی این آیات چند پرسش مطرح میباشد:
1- آیا کار موسی مبنی بر کشتن قبطی، به صورت خطا یعنی از طرف موسی(ع) غیرعمدی بوده و او در اثر اصابت ضربه کشته شده است؟ حال اگر قتل قبطی به دست موسی به عمد یا غیرعمدی بوده باشد، آیا معصیت الهی به شمار میرود؟ یا ترک اولی محسوب میگردد؟!
2- آنچه عمل شیطان خوانده شده، آیا عمل قتل بوده است؟
3- چرا موسی درخواست آمرزش کرد و او چه گناهی مرتکب شده بود؟
4- چرا موسی مرد قبطی دوم را نکشت؟
5- چرا موسی آن فرد اسرائیلی را به گمراه بودن آشکار توصیف کرد؟
پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
پاسخ 1: قتل قبطی توسط موسی، به عمد و از روی قصد بود و پس از (وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ) (چون به حد بلوغ رسید) حاصل گشته است و نیز پس از آنکه (آتاه الله الحکمة و العلم) (خداوند حکمت و علم به او ارزانی داشت). این قتل، نه معصیتی از جانب موسی بود و نه ترک اولی، بلکه عملی صحیح بود؛ چرا که وی دشمنی از دشمنان خدا و دوستی از اولیای شیطان را به قتل رسانیده بود.(2)
پاسخ 2: مراد از عمل شیطان همان قبطی است از این جهت که وی دست پروردهی شیطان بود و نیز به این علت که وی از پیروان شیطان بود.(3) خداوند متعال در توصیف وضعیت پسر نوح که عاق شده و کافر بود میفرماید: (إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ)(4) (او عملی است ناصالح). پس خدای سبحان پسر نوح را به اینکه او «عملی است ناصالح» توصیف فرموده است.
حق تعالی دربارهی موسی میفرماید: (وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي)(5) (تو را برای خود برگزیدم) و دشمن آشکارای گمراه در این آیه، همان قبطی است؛ چرا که وی از لشکریان شیطان بود و دشمنیاش با اولیای خداوند سبحان را علنی کرده بود.
پاسخ 3: موسی(ع) پس از آنکه فهمید فرعون (لع) دشمن خدای سبحان است، بابت باقی ماندنش در کاخ او از خداوند سبحان آمرزش طلبید و به سوی حضرتش توبه نمود. گناهی که موسی مرتکب شد این بود: باقی ماندنش در کاخ فرعون (لع) ؛(6) چراکه با این کار سیاهی لشکر فرعون را زیاد کرده بود هرچند خودش به این کارش رضایت نداشت، و از همینرو پس از آمرزش خواستن گفت: (رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ) (ای پروردگار من! به پاس نعمتی که بر من عطا کردی هرگز پشتيبان گنهکاران نخواهم شد)؛ یعنی نعمت آمرزش و نعمت توانایی جسمانی. گنهکاران هم عبارتند از فرعون و لشکریانش.
پاسخ 4: زیرا قبطی دوم وقتی دید موسی این کلمات را بر زبان جاری ساخت، از ترس موسی برگشت و فرار کرد و آنچه موسی(ع) انجام داده بود را به فرعون (لع) رسانید.
پاسخ 5: موسی(ع) اسرائیلی را به اینکه او (غَوِيٌّ مُّبِينٌ) (گمراهی آشکار است) توصیف نمود؛ زیرا وی ـیعنی اسرائیلیـ میبایست برحذر میبود و جانب احتیاط را رعایت میکرد و مخفی میشد و خود را در معرض برخورد و اصطکاک مجدد با لشکریان فرعون قرار نمیداد، آن هم در مدت زمانی کوتاه و در معرض دید شاهدان؛ تا موسی را ندا دهد و با صدای بلند درخواست کمک کند؛ تا به این ترتیب بر همگان روشن شود کسیکه دیروز قبطی را کشته بود موسی(ع) بوده است.
منابع:
1 - قصص: 14 تا 19.
2- در گفتوگویی بین امام رضا(ع) با مأمون عباسی آمده است: «.... مأمون گفت: آفرین بر تو ای ابا الحسن! از این سخن خداوند (فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ) (موسی مشتی بر او نواخت و او را کشت. گفت: اين از عمل شيطان بود) مرا باخبر نما. امام رضا(ع) فرمود: «موسی به شهری از شهرهای فرعون هنگامی که اهلش در غفلت بودند وارد شد و این زمان، بین مغرب و عشا بود»
«فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى»
(دو تن را ديد که با هم نزاع میکنند، اين يک از پيروانش بود و آن يک از دشمنانش. آن که از پيروانش بود علیه آن ديگر که از دشمنانش بود از او ياری خواست. موسی مشتی بر او نواخت و او را کشت).
موسی به حکم خداوند متعال کار را بر دشمن تمام کرد و او مرد....». احتجاج شیخ طبرسی: ج 2 ص 218.
3- در همان گفتوگو با مأمون عباسی، امام رضا(ع) میفرماید: «گفت: (قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ) (این از عمل شیطان بود) یعنی درگیریای که بین دو مرد صورت گرفته بود نه آنچه از موسی در قتل یکی از آنها سر زده بود. (انه) یعنی «شیطان» به آشکارا دشمنی گمراه کننده است». احتجاج شیخ طبرسی: ج 2 ص 218.
4 - هود: 46.
5 - طه: 41.
6 - در همان گفتوگو: .... مأمون گفت: معنی این سخن موسی چیست؟ (رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي) (ای پروردگار من! من به خود ستم کردم، مرا بيامرز). امام رضا(ع) فرمود: «میگوید: من با وارد شدنم به این شهر خودم را در جایی نامناسب قرار دادم....». احتجاج شیخ طبرسی: ج 2 ص 218. مشخص است که امام رضا(ع) در مقام احتجاج بر مأمون میباشد و به اندازهی فهم او با او سخن میگوید و با این فرمایش: «میگوید: من خودم را .... قرار دادم....» بیان میفرماید که پیامبر خدا حضرت موسی (ع) به طور مطلق میخواهد بودنش با فرعون و در قصر او را بیان کند و نه فقط وارد شدنش به یکی از شهرهای فرعون را.
متشابهات ج 1
www.almahdyoon.co