جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام معنی سخن امام حسین (ع): «هرکس به من ملحق شود شهید میشود»
معنای این سخن امام حسین (ع) چیست؟ «من لحقنی استشهد و من لم یلحقنی لم یدرک الفتح»(1) (هرکس به من ملحق شود شهید میشود و هرکس به من ملحق نگردد، به فتح و پیروزی نخواهد رسید).
پاسخ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در ابتدا ما سه کلمه داریم که معنای آنها را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم. این کلمات عبارتند از: «لحوق» (پیوستن)، «شهادت» و «فتح». اگر این سه را بدانیم، میتوانیم سخن گهربار امام حسین(ع) را درک کنیم.
«لحوق» (پیوستن): یعنی متصل شدن به چیزی یا رسیدن به آن و همدوش آن حرکت کردن. اگر ملحوق (آنچه به آن ملحق میشود) یا متبوع (آنچه مورد پیروی قرار میگیرد) انسان باشد، در این حالت این انسانِ پیروی شده، امام هدایت یا گمراهی میباشد، و کسیکه از امام پیشی بگیرد یا از او عقب بماند، لاحق (رسیده) به امام (ع) محسوب نمیشود و کسیکه با امام همراه و همگام است، لاحق محسوب میشود ولی هرکس به میزان دقت همراهیاش؛ کسیکه در همهی تفاصیل و ریزهکاریها با امام همراه است(2) همانند کسی نیست که به طور کلی و اجمالی با امام همراهی میکند.
شهادت: متعارف بین مردم، کشته شدن در راه خدا است و اصلِ معنای آن، خبر دادن از حقیقت با گفتار یا کردار میباشد، و از جملهی آن خبر دادن است به اینکه خدایی جز الله نیست و این خبر دادن همان چیزی است که شهیدی که در میدان نبرد در راه اعتلای کلمهی خدا کشته میشود، عملی میسازد. چنین کسی جزو کسانی است که شهادت میدهند خدایی جز الله نیست، ولی از این نظر متفاوت و متمایز است که با خون خودش شهادت داده است که: لا اله الا الله، و این برترین شهادت با گرانمایهترین شیوه است. از همینرو این واژه یعنی شهید تقریباً به طور کلی بر این مصداقـ یعنی کسیکه در میدان نبرد برای اعتلای کلمهی الله کشته میشودـ اطلاق میگردد.
علاوه بر اینکه هرکسی که در روز قیامت موقفی دارد که بر امّت یا گروهی گواهی میدهد، جزو شهدا میباشد، مانند ائمه (ع)، پیامبران، فرستادگان(ع) ، حضرت زهرا(س)، زینب(س)، مریم(س)، نرجس(س) و وهب نصرانی و خالد بن سعید بن العاص اموی؛ هریک به فراخور وضعیت خود.
در محاسن از ابان بن تغلب روایت شده است: وقتی یادی از کسانیکه در مرزها کشته میشدند به میان آمد، ابو عبدالله (ع) حاضر بود و فرمود: «وای بر آنها! با این عمل در پیِ چه هستند؟ در کشته شدن در دنیا و کشته شدن در آخرت شتاب میکنند. به خدا سوگند کسی شهید محسوب نمیشود مگر شیعیان ما؛ حتی اگر در بسترهای خویش بمیرند».(3)
و در عیاشی: از منهال قصاب نقل شده است: به ابو عبدالله (ع) عرض کردم: از خداوند برایم شهادت را طلب فرما. فرمود: «مؤمن شهید است». سپس این آیه را قرائت فرمود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(أُولئِکَ هم الصّدِیقُونَ و الشُهداءُ)(4)
(آنها همان راستگویان و شهیدان هستند).(5)
و از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: «هریک از شما که عارف به این امر، منتظر خیر باشد مانند کسى است که در رکاب قائم آل محمد(ع) با شمشیرش مشغول جهاد گردد» سپس فرمود: «آرى، به خداوند سوگند حتی مانند آن کسى است که در رکاب رسول خدا با شمشیر به جهاد پردازد». سپس فرمود: «به خدا سوگند حتی مانند کسی است که به همراه رسول خدا و در خیمهی او شهید شود و این آیه از قرآن کریم در شما وجود دارد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ)(6)
(کسانیکه به خدا و فرستادگانش ايمان آوردهاند، آنها راستگويان و شهيدان نزد پروردگارشان هستند. آنها صاحب پاداششان و نورشان هستند و کسانیکه کافرند و آيات ما را تکذيب میکنند، آنها اصحاب جهنم هستند)».
سپس فرمود: «به خدا سوگند شما از راستگویان و گواهان در نزد پروردگارتان میباشید».(7)
فتح: یعنی برداشتن مانع به هنگام داخل شدن در چیزی، یا نظر کردن به آن یا در آن، چه با چشم و دیدن با آن باشد و چه با بصیرت و کشف شدن آن در دل.
در تفسیر قمی از امام صادق(ع) دربارهی این سخن خداوند متعال
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
(نَصْرٌ مِّنَ اللهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ)(8)
(نصرتی است از جانب خداوند و فتحی نزديک)
روایت شده است که فرمود: «یعنی دنیا با پیروزی و فتح قائم (ع)....».(9)
شکی نیست که پیروزی قائم (ع) با فتح تمام سرزمینها و برپایی دین خالص در آنها و اعلای کلمهی «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولیّ الله» صورت میگیرد؛ و به همین صورت با فتح عوالم ملکوت و کشف و آشکار شدن آن برای بسیاری از افراد مؤمنی که همراه قائم (ع) میباشند.
بنابراین منظور امام حسین (ع) از «من لحقه» (کسی که به او ملحق شد) یعنی کسیکه راه و روش حسین و مرام حسین (ع) را در پیش گیرد. هر زمانی را حسینی است؛ و هرکس به حسین زمان خود ملحق شود، به امام حسین (ع) پیوسته است و کسیکه نسبت به امام زمانش کوتاهی ورزد، به حسین(ع) کوتاهی ورزیده است. همچنین پیوستن به حسین (ع) در بالاترین درجاتش، التزام به مبانی حسین و شیوه و روش حسین و پیوستن به حسین زمانی است که مؤمن در آن زندگی میکند. در صلوات شعبانیه آمده است:
«کسیکه از آنها پیش افتد، از دین خارج است و کسیکه از آنها عقب بماند، نابود است و همراه با آنها، ملحق به آنها است».(10)
منظور آن حضرت از شهادت:
کشته شدن در راه خداوند است، چه کشته شدن بدن باشد و چه با کشته شدن شخصیت و هویّت، که بزرگتر از قتل بدنی است. کسانیکه کنار حق میایستند، همواره در معرض نابود شدن شخصیتشان در جامعه با سخنان تزویرآمیز و افتراها و دروغها و بهتانهایی هستند که از سوی دشمنان انبیا و مرسلین (ع) به آنها وارد میشود؛ کسانی مانند علمای بیعمل و پیروانشان که نسنجیده و نفهمیده گرد و خاک به راه میاندازند، و حتی تمام کسانیکه از دعوت به سوی حق و عدل و صداقت و برپاداشتن حدود خداوند و کلماتش آسیب و ضرر میبینند.
کسیکه در راه خدا کشته میشود، شاهد و گواهی است بر امّتی که به قتل او مبادرت ورزیده یا به کشته شدن او و از بین رفتن شخصیت یا بدن مقدسش رضایت دادهاند.
منظور آن حضرت از فتح یعنی فتح در عوالم علوی، و به دنبال آن شناخت حقایق و در نهایت فتح مبین و شناخت خداوند سبحان و متعال است، هرکس به فراخور حال و وضعیت خود.
کسیکه به حسین ملحق نشود و راه و شیوهی حسین را نپوید، و حسین زمانش را دنبال نکند شهید نمیشود، یعنی در راه خدا کشته نمیگردد و شاهدی بر حق نمیباشد، سپس او به فتح نمیرسد یعنی فتح را نمیشناسد و فتح را درنمییابد و چیزی از فتح به کف نمیآورد. چنین شخصی از کجا نور را بشناسد درحالیکه او موش کوری است که جز ظلمت و سنگهایی که در آن زندگی میکند را نمیشناسد!
کسیکه به حسین (ع) ملحق شود، قطعاً شهید میگردد و متناسب با مقامش و مقدار التزامش به حسین (ع) چیزی از فتح را درک میکند؛ یعنی پیروزی و فتح با قائم(ع) را درک میکند.
و در پایان: حسین، حق است، کلمه است، شمشیر است و اصل و مبنایی است که تا آسمانها و زمین باقی هستند باقی و پابرجا است و هرکس با حقی که حسین (ع) به آن دعوت نموده است مخالفت ورزد و از گفتار «هل من ناصر ینصرنا؟» (آیا کسی هست که ما را یاری کند؟) حسین(ع) روی برگرداند، و شمشیری برندارد و حسین (ع) را همراهی نکند و افکارش را بر اصل و اساس حسین(ع) پایهریزی نکند، حسین را تنها و بییاور گذاشته است حتی اگر بر حسین به طور علنی گریه کند! قومی با حسین به نبرد برخاستند که ادعا میکردند پیامبر خدا حضرت محمد ص را دوست میدارند و بر سیره و روش آن حضرت ص گام برمیدارند. با قائم (ع) نیز گروهی به نبرد برخواهند خواست که ادعا میکنند حسین را دوست میدارند و بر مصیبتهای او میگریند. پس لعنت خدا بر گروه ستمکاران! اینها چیزی از پیروزی را درک نخواهند کرد؛ زیرا در هیچ روزی از روزها به حسین(ع) ملحق نشدهاند.
منابع:
1- مختصر بصائر الدرجات: ص 6.
2- در دعا آمده است: «الّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّد و آلِ مُحَمّد، اَلْفُلْکِ الْجارِیَة فِي اللُجَجِ الْغامِرَة، یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرِقُ مَنْ تَرکَها، اَلْمُتَقدّمُ لَهم مارِق، وَ الْمُتَأَخّرُ عَنْهُمْ زاهِق، وَ اللّازِم لَهُم لاحِق....» (بارخدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست؛ کشتی روان در اقیانوسهای ژرف؛ هرکه بر آن سوار شود، ایمنی یابد و هرکه آن را رها کند غرق شود. کسیکه از آنها پیش افتد، از دین خارج است و کسیکه از آنها عقب بماند، نابود است؛ و همراه با آنها، ملحق به آنها است....). مصباح المجتهد شیخ طوسی: ص 45. بنابراین ملحق شدن به ایشان (ع) محقق نمیشود مگر با التزام به ایشان و خارج نشدن از منهج و روش آنها. کسیکه از آنها پیشی جوید از دین خارج میشود و کسیکه از آنها عقب افتد حتما هلاک و نابود خواهد شد.
3- محاسن برقی: ج 1 ص 164.
4- حدید: 19.
5- بحار الانوار: ج 24 ص 38 و شیخ طوسی نیز آن را از عیاشی روایت نموده است.
6- حدید: 19.
7- بحار الانوار: ج 24 ص 39.
8- صف: 13.
9- تفسیر قمی: ج 2 ص 366.
10- مصباح المجتهد: ص 45.
متشابهات ج 1
www.almahdyoon.co