در شورای نیقیه ک بدعت اولوهیت مطلق داشتن عیسی بعنوان ک اعتقاد ضروری تصویب شد آیا اجماعی وجود داشت ؟
مسیحی: اسقفانی که در شورای نیقیه وجود داشتند به هدایت روح القدس آموزۂ خدا بودن عیسی رو رسمی اعلام کردند که نتیجه ی اون اعتقادنامه ی نیقیه بود.
.
یمانی: در پاسخ به شما، بخشی از پاورقی ای که در کتاب توحید، نوشته ی احمد الحسن وجود داره، رو ارائه می کنم و امیدوارم به دقت این متن رو مطالعه کنید: (به نظر من، هیچ محقق منصفی از اسناد حمایت کنستانتین از الکساندریوس و تثبیت عقیدهی تثلیث در مسیحیت، غفلت نمیکند، پس از آن که نیمی از اسقفهای مسیحی که آریوس را تایید میکردند بر اثر ترس از درندهخویی کنستانتین تغییر عقیده دادند و کیست که نداند کنستانتین تا چه حد زورگو بود و با چه درندهخوییای با مخالفانش برخورد میکرد حتی اگر نزدیکترین افراد به او بودند.
.
به تاریخ این طاغوتی که مسیحیت منحرف را در اروپا منتشر ساخت، مراجعه نمایید؛ کسی که حتی از قتل نزدیکان و بستگانش که با او مخالفت مینمودند نیز فروگذار نکرد. در حالی که اسقفهای امروزی از تاریخ کنستانتین خونآشام چشم میپوشند و تصور میکنند که کنستانتین تابع نتیجهی شوری بود و برای همه چه موافقان و چه مخالفانش، آزادی به ارمغان آورد؛ تبعید و آزار و ستم آریوس و حرام دانستن اعتقاد او پس از بیانیهی شورا کافی است هدف و غایت تشکیل این شورا را بشناسیم که همان محکوم کردن آریوس و اعتقاد به مخلوق بودن مسیح و درنهایت نشر اعتقادات کفرآمیز برای مسیح و این که او خدا است، بود.
این، متن بیانیهی شورا میباشد (ترجمه از متن یونانی (به عربی و از عربی به فارسی)):
.
«ما ايمان داريم به خدای واحد، پدر قادرِ مطلق و خالق همهی چيزهای مرئی و نامرئی، و به خداوندِ واحد، عيسی مسيح پسر خدا، مولود از پدر یگانه، مولودی كه از ذات و جوهر پدر است، خدا از خدا، نور از نور، خدای حق از خدای حق، كه مولود است نه مخلوق، برابر در ذات با پدر، کسی که برای ما آدميان و برای نجات ما نزول كرد و مجسّم شد و انسان گرديد و زحمت كشيد و روز سوم برخاست، کسی که به وسيلهی او همه چيز وجود يافت، آنچه در آسمان است و آنچه بر زمين است؛ و به آسمانها صعود كرد و خواهد آمد تا زندگان و مردگان را داوری نمايد و (ايمان داريم) به روح القدس و لعنت باد بر كسانی كه میگويند «زمانی بود كه او (کلمه) وجود نداشت» و يا آنكه «پيش از آنكه وجود يابد (مولود شود) نبود»، يا آنكه از نيستی به وجود آمد و بر كسانی كه اقرار میكنند، وی از ذات يا جنس ديگری است و يا آنكه پس از خدا خلق شده يا قابل تغيير و تبديل است. اینان کسانی هستند که کلیسای جامع، تکفیرشان نموده است.
.
و تمام اسقفهای حاضر برای ادای ایمان به این سوگندنامه قیام نمودند که در این بین دو نفر و چه بسا بیشتر، بودند که با نظر آریوس و همفکران او موافق بودند».
.
پدر ارتودکس در مصر میگوید: «شنودهی سوم» در کتابش «طبیعت مسیح» میگوید: «آریوس، لاهوت بودن مسیح را انکار میکرد و او را در ذات، پایینتر از پدر میدید و او را مخلوق میدانست. ریشههای تفکر آریوسی تا حال حاضر نیز باقی مانده است. حتی پس از حکم به ارتداد و دیوانگی او توسط شورای نیقیه در سال ۳۲۵، آریوس و طرفدارانش به سبب آزار و اذیت و سوء ظنّ کلیسای مقدس خاموشی گزیدند».
.
طبیعتا در اینجا شنودهی سوم به شاهدان یهوه، مذهبی مسیحی که در عالم مسیحیت و به خصوص در مغرب زمین به شکل وسیعی انتشار یافته است اشاره مینماید؛ شاهدان یهوه بسیاری از انحرافات کلیسا را قبول ندارند مانند تثلیث یا این که کلمه، همان خداوند است و سایر موارد از این دست. این که نیمی از حاضرین در شورا نظر آریوس را تأیید میکردند یا قبول داشتند خود دلیلی است بر اینکه اعتقاد به این که «مسیح، لاهوت میباشد» بدعتی است که در شورای نیقیه تثبیت شده است؛ این که مسیح(ع) (یسوع(ع)) فقط مخلوقی است در زمان آریوس منتشر شده بود و طرفدارانی داشت.
این سخنی است که کشیشان نیز تا به امروز در کتابهایشان معترف هستند: در کتاب تحقیقی دربارهی مجامع مسکونی مسیحی-مطران بیشوی آمده است: «....۴- مجمع نیقیه: ۱- دلایل انعقادش.....
.
ب- اما علت اصلی تشکیل شورا، بدعت آریوس بود؛ چرا که به سبب این بدعت، امپراتوری در حال چند پاره شدن بود....
.
به سبب بدعت آریوس، مجمع مسکونی با فرمان امپراتور کنستانتین برای جلوگیری از پارهپاره شدن امپراتوری تشکیل شد و با ۳۱۸ اسقف در سال ۳۲۵ میلادی تشکیل گردید. آن گونه که اسقف اتناسیوس که خود از شاهدان و یکی از اعضای مجمع بود یادآوری میکند که در ابتدا، ۱۶ اسقف مؤیّد آریوس و ۲۲ اسقف تأییدکنندهی پدر الکساندریوس بودند و بقیه موضع مشخصی نداشتند که بعداً مشخص شد. اما در نهایت کار شورا، دو اسقف به نامهای سیکوندوس و تیئوناس که به تنهایی آریوس را تایید میکردند و از نوشتن تاییدیه بر سوگندنامهی مجمع که کاهنان به آن پیوست کرده بودند، خودداری میورزیدند، طرد شدند و در ایام قدیس ابیفانیوس، نوشتههای ۳۱۸ فرد حاضر در شورا موجود بوده است. این به برکت شرح قدیس اتناسیوس بر افتراءهای آریوس بر سوگندنامه بود و در این، وسعت بزرگی و عظمت دفاع الکساندریوس در شورا را میبینیم. رسیدن به سوگندنامهی شورا، آسان نبود بلکه تلاشی آکنده از ترس و وحشت را میطلبید....
.
۵- شورای نیقیه: ۲: آریوس و بدعتگذاری....
.
زمانی که در آن تقریباً همهی عالم خط فکری آریوسی داشتند و نه اتناسیوسی، سپری شد. در برههای از آن زمان، امپراتور، پاپ روم را عزل کرد و او، آخرین نقطهی تکیهگاه ایمان به اعتقاد آریوسی بود. هنگامی که پاپ از زندان به مسندش بازگشت بر ایمان آریوسی که پیش از آن رد شده بود، معتقد بود. این مرحلهای بود که جز اتناسیوس و اسقفهای مصر که بر ایمان صحیح بودند، بر آن باقی نماندند. از این روی جای تعجب ندارد که اشعیای نبی میفرماید: «مبارک است قوم من، مصر» (اشعیا: ۱۹: ۲۵). ولی بعدها بسیاری کرسی روم پدر الکساندری را یاری نمودند مانند پدران همعصر پدر اتناسیوس که او را یاری کردند.
.
مسیحیت به طور کامل در جهان ویران شد و در مقابل طغیان آریوسی ذلیل شد و نمایندهای از کرسی اسکندریه باقی نماند جز پدر الکساندری تبعید شده و اسقفهای مصری و بر ما است که از آثار باقیمانده از گامهای پدرانمان پیروی کنیم....». مجامع مسکونی مسیحی ـ مجامع مسکونی و بدعتگذاریها ـ مطران بیشوی.)(منبع: پاورقی کتاب توحید | احمد الحسن).