نام کتاب :
النبوة الخاتمة (نبوت خاتمه)
تاریخ انتشار : ۲۰۰۶ میلادی
پیشگفتار
حمد و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است؛ کسی که مالک سلطنت،روان کنندهی کشتی (وجود)، مُسخّر کنندهی بادها، شکافندهی سپیدهی صبح،حکمفرمای روز جزا و پروردگار جهانیان است.
و درود و سلام نیکوی خدا بر حضرت محمد ص و خاندان پاک او، امامان و مهدیین باد
با نبوّت حضرت محمد ص، پیامبری خاتمه یافت و به این ترتیب خداوند متعال دین را کامل و نعمتش را بر مؤمنین تمام فرمود. مردم در معنا و مفهوم «خاتم الانبیا» دچار اختلاف شدند؛ گروهی آن را با فَتح «تا» «خاتَم» خواندهاند و برخی با کسر «تا» «خاتِم». برای هر یک از این قرائتها نیز معنای خاصی در نظر گرفتهاند که با دیگری تفاوت دارد.
در برخی از روایتها تأکید شده است که پس از نبوّت حضرت محمد ص هیچ نبوّت دیگری نیست و هر کس بعد از او مدعی نبوّت باشد، دروغگو و افترا زننده (کذّاب مُفتر) به حساب میآید. این در حالی است که برخی دیگر از روایتها بر استمرار نبوّت پس از حضرت محمدa تصریح دارد و این که پس از حضرت رسول اکرم ص، شخصی که حجت بر مردم است، حتماً باید با آسمان ارتباط و اتصال داشته باشد؛ یعنی وی باید از سوی خدای سبحان (از اخبار غیبی) مطلع گردد. حتی برخی روایتهای وارد شده از حضرت محمدa به صراحت بیان میکند که موضوع وحی، فقط منحصر به اوصیای حضرت نبوده است بلکه تمام مردم نیز در آن شریکاند؛ مانند رؤیای صادقه (خواب راست) که رسول اکرم ص آن را جزئی از اجزای نبوّت توصیف نموده است.
امام رضا ع فرمود: «پدرم از جدم از پدرش روایت کرد که رسول خدا ص فرمود:... رؤیای صادقه یک جزء از هفتاد جزء پیامبری است».
از پیامبر خدا ص نیز روایت شده است که فرمود: «پس از من نبوّتی نیست مگر مبشِّرات (بشارت دهندهها). گفته شد: ای رسول خدا! مبشرات چیست؟ فرمود: رؤیای صالحه».
فرد جویای حقیقت خود را بر سر دو راهی میبیند به طوری که هر یک با آنچه از پیامبر و عترت طاهرش نقل شده، در تضاد است. اگر وی معتقد باشد به این که با پیامبری حضرت محمد ص نبوّت کاملاً پایان پذیرفته، با آن دسته از روایتهایی که میگوید پس از حضرت نیز نبوّت (یا حداقل بخشی از اجزای نبوّت) ادامه دارد به مخالفت برخاسته است؛ و اگر استمرار مطلق نبوّت را قبول داشته باشد، در واقع با روایتهایی که میگوید با پیامبری برترین خلق خدا ـ حضرت محمد مصطفی ص ـ نبوّت به پایان رسیده، مخالفت نموده است.
حل این مسأله با قبول کردن برخی از روایتها و اعتماد به آنها از یک سو، و ترک و رها نمودن برخی از روایتهای دیگر و تلاش برای ایراد گرفتن بر سند و دلالت آنها یا – پناه بر بالله – اقرار به عدم صحّتشان میسر نمیشود؛ زیرا دهها روایت وجود دارد که از رد کردن هر روایتی که از سوی اهل عصمتb صادر شده است، نهی کردهاند؛ مگر روایتهایی که با قرآن و سنّت ثابت شده، در تعارض باشد.
بنابراین موضوع ختم نبوّت از جمله مسایل متشابهی است که دانستن حکم (قطعی) آن جز (از طریق مراجعه به) اوصیای حضرت محمد ص، ممکن نیست.
امام صادق ع خطاب به ابوحنیفه که بر آن حضرت وارد شده بود فرمود: «ای اباحنیفه! آیا قرآن را آن طور که شایسته است بشناسی، میشناسی؟! و میدانی کدام آیه ناسخ است و کدام منسوخ»؟! گفت: بله میدانم. حضرت فرمود: «ای اباحنیفه، ادعای علمی نمودی. وای بر تو! خدا این علم را فقط نزد افرادی قرار داده که کتاب (قرآن) را بر آنها نازل فرموده است. وای بر تو! این علم فقط نزد افراد مخصوصی از ذریهی پیامبر ص است. تو از قرآن حتی یک حرف آن را هم به ارث نبردهای (و به تو از قرآن چیزی نرسیده است). اگر این طور است که میگویی، در حالی که چنین نیست، مرا آگاه کن که ....» .
این کتاب (نبوّت خاتم) دردمند را درمان و تشنهی (حکمت) را آبی (گوارا) است. سید احمد الحسن ع وصی و فرستاده امام مهدی ع و یمانی موعود، این مسأله را با استناد به قرآن و سنّت، به طور کامل روشن مینماید. وی هیچ یک از روایتهای دو دسته را رد نمیکند، یعنی نه روایتهای قائل به ختم نبوّت را کنار میگذارد و نه روایتهای قائل به استمرار نبوّت پس از حضرت محمدa را.
سید احمد الحسن ضمن بیان نمودن مفهوم نبوّت، تفاوت میان نبوّتی که با حضرت محمد ص خاتمه یافت و نبوّتی که پس از آن حضرت ادامه پیدا کرد را تشریح مینماید و همچنین معنای «خاتَم نبوّت» با فتح تا و «خاتِم نبوّت» با کسر تا را نیز بیان میدارد.
این کتاب با دلایل کاملاً روشن، توضیح میدهد که نبوّت با حضرت محمد ص خاتمه یافت و پس از او پیامبر دیگری نیست ولی با معنایی که به معنای ادامهدار بودن نبوّت بعد از او است، فرق دارد؛ بنابراین هیچ تعارضی بین روایتها (دو دستهی مزبور) وجود ندارد و هر یک از آنها به معنای خاصی از نبوّت - که با معنای دیگر متفاوت است - اشاره مینماید.
همچنین سید احمد الحسن ع مفهوم واقعی «ارسال» را نیز بیان نموده است و به این سوال پاسخ میدهد که آیا ارسال پیامبران منحصر به خدای متعال است، یا این که پیامبران و رسولان نیز خود میتوانند فرد یا افرادی را ارسال کنند؟ و آیا میتوان ائمهی معصومین ع را نیز فرستادگانی از جانب خدای متعال دانست یا خیر؟ اگر پاسخ آری است، چه کسی فرستندهی ائمهb است؟ و تفاوت بین ارسال آنها و ارسال پیامبران ع چیست؟
قرنها است که به این پرسشها، پاسخ شایستهای ارایه نشده است؛ ولی در کتاب «نبوّت خاتَِم» که پیش رو دارید، میتوانید جوابی تمام و کمال را از جانب سید احمد الحسن ع، سلالهی عترت طاهرین ع و وصی و فرستاده امام مهدی ع بیابید.
حق این است که این کتاب، یکی از دلایلی است که بر ارتباط داشتن سید احمد الحسن ع با حضرت مهدی ع، صحّه میگذارد؛ زیرا چنین علومی در انحصار اوصیای حضرت محمد ص قرار دارد.
خدای متعال میفرماید: «(بگو اگر آب شما (که به واسطهی آن زندهاید) در زمین فرو رود، چه کسی شما را آب روان و پاک خواهد داد؟)»
الشيخ
ناظم العقيلي
حمد و سپاس مخصوص خدایی است که ما را به این راه هدایت فرمود که اگر چنیننفرموده بود، راه خویش را نمییافتیم؛ و درود و سلام نکوی خدا بر حضرت محمد ص وخاندان او، امامان و مهدیّون باد.
شیخ ناظم العُقَیلی